فرهنگ های مرتبط با آب

فرهنگ های مرتبط با آب:

مطالعه موضوعات مرتبط با آب از دو دیدگاه قابل بررسی است: یکی نگرش کمی که البته بر پایه قوانین و فرمولهای متداول علمی استوار است، و دیگری نگرشی که به مباحث معنوی حیات نیز می پردازد. این نگرش آب را به عنوان ماده اولیه حیات معرفی می کند و قدمت آن را پیش از خاک می داند. چنانچه الیاده در مورد قدمت آب نسبت به خاک مثالی از سفر پیدایش می آورد، یکی از وجوه بارز این نوع نگرش و همچنین آنچه از متون مذهبی برمی آید، جنبه نمادین و معانی معنوی طبیعت و عناصر طبیعی و از جمله آب است. در هر مجموعه مذهبی و فرهنگ دینی و معتقد به ماوراءالطبیعه آب نقشی اساسی ایفا می نماید. اعمالی چون وضو، غسل، غسل تعمید، تطهیر، شستشوی اموات، آب پاشیدن به دنبال مسافر، آب پاشیدن بر گور، که در ادیان و فرهنگ های مختلف رایج هستند، به علاوه مثلها و جملاتی که در مورد و ارزش آب ذکر می شود، جملگی گویای اهمیت نمادین آب در زندگی انسان هستند. در اساطیر ایرانی آمده است که زرتشت قبل از همپرسگی (ملاقات) با امشاسپند از آب گذر می کند. گذشتن از آب در اساطیر ایرانی اهمیت خاصی دارد. اغلب قهرمانان پیش از دست یافتن به موفقیت بزرگ، از آب می گذرند. این شاید در اصل بر این پایه استوار باشد که با هر بار از آب گذشتن، تولدی تازه وقوع می یابد.(1) اندیشه نوشیدن از آب حیات، که به آب زندگی، آب جاودانگی، آب جوانی، آب حیوان، آب بقا، عین الحیوه، نهر الحیوه، چشمه ای و در مغرب زمین به چشمه جوانی(Fountain of youth) شهرت دارد، و یا فرو رفتن در آن، اندیشه ای است که شاید به اندازه عمر بشر قدمت دارد. قهرمانان اساطیری بسیاری ملل که یا در پی زندگی جاوید بوده و یا به آن دست یافته اند از جمله گیلگمش، اسفندیار، آشیل، و حتی در متون اسلامی نیز به خضر و الیاس و اسکندر ذوالقرنین اشاره شده است. مروری بر زندگی حضرت نوح(ع) بیانگر آن است که چگونه آب عامل تطهیر کل زمین از شرک و کفر می گردد و تنها موحدان و آنچه با آنها هستند در امان می مانند. از آنجایی که سمبلیسم نقشی بنیادین در حات مذهبی انسان ایفا می کند، حتی امروزه نیز که با رشد کمیت گرایی نقش نمادها کمرنگ شده است، نشانه ها، تقریباً همان نقش را در زندگی انسان مدرن ایفا می نمایند. ناگفته نماند که علی رغم همه اینها جهان معاصر، به مرور به نقش دین و معنویت بر دستیابی حیاتی سالم برای انسان آگاه شده و حتی غیرمعتقدان، نیز زنده نگهداشتن و ترویج شعائر دینی و معنوی را توصیه می کنند.

 

فرهنگ ایرانی و آب


فرهنگ های مختلف اهمیتی خاص برای آب قائل بوده اند. برای نمونه طبق متون عهد عتیق، قدمت آب قبل از خاک بوده است. مروری اجمالی بر متون اسلامی نیز بیانگر قدمت یا خلق آب قبل از زمین است؟ چنانچه علامه طباطبایی در تفسیر آیه « و کان عرشه علی الماء» (هود، 7)، با یادآوری این نکته که همگی موجودات زنده از آب به وجود آمده اند، می نویسد: «این جمله حال است و معنای آن این است: عرش خدا روزی که آسمانها و زمین را آفرید، بر آب بود. تعبیر قرار داشتن عرش خدا روی آب کنایه از آن است که ملک خدا در آن روز بر این آب که ماده حیات است قرار گرفته بود؛ زیرا عرش ملک مظهر سلطنت اوست و استقرار عرش روی که چیز، یعنی قرار داشتن و ملک و سلطنت بر آن چیز. مراد از «استواء» بر ملک نیز در دست گرفتن ملک و شروع به تدبیر ملک است.» (2) همچنین در تفسیر این آیه مرحوم طبرسی می نویسد: «و این جمله دلالت دارد بر آنکه عرش و آب پیش از خلقت آسمانها و زمین وجود داشته، و آب به قدرت پروردگار متعال در جایگاه دیگری بوده که خداوند به کمال قدرت خویش آن را در آن جایگاه نگاه می داشته.» (3)
هدف غایی حیات انسان طبق تعالیم اسلامی عبارت از رسیدن به قرب الهی و کمال معنوی است؛ بنابراین فعالیت های انسان بایستی به گونه ای تنظیم و هدایت شوند تا همواره انسان را در طی مسیر در صراط مستقیم و به سمت هدف تعیین شده حیاتش یاری نمایند که یکی از مهمترین آنها رابطه ای است که انسان می تواند با طبیعت برقرار نماید. طبیعت و عناصر طبیعی با معانی نمادینی که در خویش مستتر دارند همواره می توانند به صورت هادی و راهنما و ابزار شناختی عمل نمایند که انسان را به ارزشها و اصول متذکر می گردند.
یکی از اهداف مترتب بر حیات و حرکت طبیعت، اصل کمال جویی آن است. این اصل به نحوی در سراسر کائنات جاری و ساری است که می توان گفت: جملگی اشیا کمال جو بوده و از یکدیگر نیز مراقبت می نمایند تا هیچ جزء و عنصری از مسیری که برایش معلوم شده است تخطی ننماید. علامه طباطبایی علاوه بر اشاره به میل طبیعت به کمال، در مورد مراقبت عناصر طبیعی از یکدیگر می فرماید: «هر موجودی در ضمن نظام وجودی خاص خود، حرکت می کند و اگر از خط معینی که سایر ارباب برای او معین کرده اند منحرف شود به اختلال نظام آنها منجر خواهد شد و این، درگیری یک موجود است با نظام علل و اسباب. در این حال سایر ارباب هستی یعنی اجزای دیگر عالم وجود به پا می خیزند تا کار این موجود را تعدیل کنند و آن را به خطی باز گردانند که با آنها سازگار باشد و شر را از خود دفع کنند. اگر این جزء هستی که از راه راستی که برای او ترسیم کرده اند، منحرف شده، به استقامت گرایید که چه بهتر، و گرنه اسباب خردکننده ی طبیعت و مصیبتها و بلایای نازله، پایمالش خواهند ساخت و این یکی از نوامیس کلی طبیعت است.(4) «همچنین علامه جعفری نیز با بیان عقاید مکاتب مختلف در مورد کمال جوی و رو به سوی تکامل داشتن هستی، به این نکته مهم اشاره می کند که در میان عقاید مختلف، عقیده صریح به عدم حرکت هستی به سمت کمال دیده نشده است.(5) و به همین جهت است که انسان قبل از دوران مدرن با نگرشی دینی و کیفی به طبیعت و عناصر آن می نگریست.
با این مقدمه بی مناسبت نیست تا به معنا و اهمیت آب در ایران قبل از اسلام اشاره ای به عمل آید. در ایران باستان آب مقدس به شمار می رفت و به عقیده زردشتیان، آب پس از آتش مقدس ترین عنصر است. نظر به تقدسی که برای آب قائل بودند، آلوده کردن آن را با پلیدیها گناه به شمار می آوردند، به ویژه آلوده ساختن آن با مردار از گناهان بزرگ به شمار آمده است.

آب و آیین زرتشت:

آب در آیینهای دینی زردشتیان از عناصر لازم به شمار می رود. آب دومین آفریده از آفریدگان هفتگانه ای است که اورمزد آفرید و نگاهبانی آنها برعهده ی خرداد امشاسپند است.(6) بنابر عقیده ای، همه ی خلقت در اصل به صورت قطره آبی بود و بنابر نظر دیگری، اصل همه آفریدگان از آب بود به جز تخمه ی مردمان و چارپایان سودمند که از آتش است.(7) در توضیح مطالب فوق می توان گفت که براساس متون بندهش آب (پس از آسمان) دومین آفریده مادی از میان هفت آفریده هرمزد (اهوره مزدا) پس از آتش، مقدس ترین عنصر است و چنین تشریح شده است: «سپس از گوهر آسمان آب را آفرید به اندازه ای که [اگر] مردی دو دست بر زمین نهد و به دست و پای رود، آنگاه آب تا شکم او بایستد، بدان بلندی آب بتاخت. او به یاری [آن آب] باد و باران را آفرید که مه، ابر بارانی و برف است.» اما در جای دیگر بندهش، اساساً منشأ آفرینش مادی را آب دانسته و می گوید: نخستین آفریده چونان قطره آبی بود. به یک سال، هرمزد آسمان و آب و زمین و [سایر موجودات] را آفرید.» (8) در مدت زمان خلق آب نیز گوید: «دیگر [پس از آسمان] آب را آفرید به پنجاه و پنج روز که از مهرماه اردیبهشت تا روز آبان ماه تیر. پنج روز درنگ کرد تا روز دی به مهر. آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوشم [میان تابستان] است. آن را گزارش اینکه او آب را روشن بکرد، زیرا نخست تیره بود. از میان ده نبردی که آفریدگان گیتی در مقابل اهریمن کردند، آب دومین نبرد را به انجام رساند.(9)
تتبعات در متون ایران باستان حاکی از آن است که آب نماد آگاهی و دانش است: «اورمزد با خرد همه آگاهی دانست که زرتشت سپیتمان ستوده فروهر، چه اندیشد. دست زرتشت را فراز گرفت و اورمزد پاک، مینوی افزونی، دادار جهان مادی، خرد همه آگاهی را به پیکر آب (به شکل آب) بر دست زرتشت کرد و او را گفت که: ار آن بخور.» (10) نباید فراموش کرد که خرد از خصوصیات وارونای هندی ایزد آبها و از مشخصات اهوره- وارونا، در ایران است.

 

میترائیسم و آب:

 

مهر (میترا) یکی از خدایان کهن و باستانی آریایی است. از آنچه که برمی آید، معلوم است که در عهد قبل از زرتشت دارای مقام و اهمیتی بسیار بوده است که به صورت مؤثری در اوستا راه‌یافته و مقامی پیدا کرده است. در یسنای چهل و ششم، بند پنجم نام این خدای قدیم آمده است، و یکی از یشت‌ها نیز به نام او شده است یعنی یشت دهم موسوم به مهر یشت. اما سابقه کهن‌تر، اینکه در ودای برهمنان از وی به عنوان خدایی بزرگ یاد شده و پیش از آن در کتیبه‌ی متعلق به چهارده قرن پیش از میلاد نیز نام میترا آمده است که حکام میتانی به نام وی سوگند یاد کرده‌اند.

«در عقاید ایرانیان باستان وارونا که یکی از دو ایزد اصلی ریگ وداست، همانند و همراه میترا پاسبان «رتا» یا نظام اخلاقی و نظم و ترتیب جهان طبیعی است. پیروانش عقیده دارند که اوست که باران عسل مانند را بر زمین فرو می افشاند. از میان همه جلوه ها، آب مخصوص اوست، و یکی از القابش «فرزند آب» است.(11) در مورد آیین میترا نیز آمده است: «سوما ایزد زندگی است. این ایزد در واقع تجسد باران است که از ماه به زمین می ریزد و باعث رشد گیاهان می شود، و غذای انسان و حیوان را فراهم می آورد. نزد موجودات نرینه شیره نباتات تبدیل به دانه می شود و نزد موجودات مادینه تبدیل به شیر. با مرگ موجود زنده، جوهر حیات به ماه بر می گردد، وقتی ما پر می شود، سوما همچون شرابی که در ساغر ریزند، در ماه ریخته می شود. پس سوما آب زندگانی است و خدایان هر ماه از آن می نوشند
از آنجایی که از نظر ایرانیان باستان آب عنصری مقدس بود که آلودن آن مجاز نبود و علاوه بر آن تطهیر و پاکی انسان و زندگی او امری توصیه شده و مورد توجه بود، به منظور رعایت هر دو مورد (یعنی حفظ تقدس آن و پاکی انسان و زندگی او)، راههایی اندیشیده می شد تا بتوان به این دو امر ظاهراً متناقض جامه عمل پوشاند. بی مناسبت نیست تا به مثالهایی از مرحوم مهندس پیرنیا توجه شود: «در گذشته های دور (از حدود 1500 یا 2000 سال قبل) شستشوی معمولی به صورت حاضر نبود. گرمابه ساختمانی گرم با ظرفی بزرگ به نام آبزن بود. از آن جهت که آب را مقدس می شمردند و نمی خواستند آن را آلوده کنند، آب استفاده شده را بعد از استحمام روی زمین یا به آسمان پاشیده و به هیچ عنوان آن را وارد آب پاک نمی کردند. هنوز نیز در حومه شهر یزد، در موقع شستشوی لباس به طور مستقیم به نهر آب دست نمی زنند، بلکه مجرایی در کنار نهر ایجاد می کنند و اتصال آن با آب روان را از بین می برند و در آن رخت خود را می شویند و بعد از استفاده، روی آن خاک می ریزند یا آن را بر روی زمین می پاشند. در سیرجان برای جلوگیری از آلودگی آب قنات، آبی به نام شیفتل (شیفت به معنی زیر و تل به معنی زمین) داشتند. کهن شیر یا آب روان از تمام خانه ها می گذشت (از آشپزخانه و دیگر فضاهای مورد نیاز) و آب مصرفی تمیز را با ظرف برداشته، آب مصرف شده را در شیفتل می ریختند و سپس به بیابان هدایت می کردند.» (12)
نکته قابل توجه در این است که آلودن آب کار اهریمن و یاران او قلمداد می شده است: « او [اهریمن] بر آب بدمزگی را فراز برد.»(13) و در مورد ظلمهای ضحاک آمده است که «آب و آتش و گیاه را از زمین برد و گناه گران کند و افراسیاب آب را از ایرانشهر بازداشت. [ و ضحاک گوید]: هر که آب و آتش و گیاه را نیازارد، آنگاه او را بیاورید تا وی را بَجَوم.» (14) به این ترتیب فرهنگ ایرانیان پیش از اسلام به نکاتی بنیادین در مورد آب از جمله تقدس آب، پاکیزگی و طهارت با آب (در عین نیالودن منابع اصلی و سرچشمه های آب)،
آلودن آب به دست اهریمن و یاران او، و... توجه داشته اند. «فرشته ناهید که فزاینده ثروت و آب و آبادانی است، نمودار زیبایی آرمانی شناخته می شود: زنی بلند بالا، خوش اندام، با بازوانی سفید و ستبر، آراسته به زینت های باشکوه، طوق بر گردن و کمر بر میان، که آب از شانه هایش سرازیر است.» (15) نتیجه منطقی پیوند معنویات با ادیات در گات ها، این است که اگر تقوا سبب رستگاری فرد در عالم مینویی می شود، پاکیزگی و طهارت- که پرستاری از هفت آفرینش عالم گیتوی است- نیز باعث فرا رسیدن فراشگرد خواهد شد. آفرینشهای اهوره مزدا همه پاک و منزه می باشند. آنچه دست ساخته او را آلوده کند، مانند چرکی و بیماری و زنگ زدگی و پوسیدگی و کپک و تعفن و سرانجام مرگ، از رزم افزارهای «انگره مینو» است. پس هرگونه کثافت زدایی، هر چند ناچیز و بی مقدار، شرکت در دفاع از آفرینش های نیک و گامی در جلو انداختن بازسازی فرجامین است.

 تاریخ ثبت :
  آخرین به روزرسانی :
 
 

اخبار و اطلاعیه ها

مقاله های برگزیده

آموزش

راه‌های تماس با ما

  • آدرس : یزد، چهارراه شهدا، ابتدای خیابان قیام
  • کدپستی : 8919935874-8919935876
  • تلفن : 36268340-035